دلایل بی اعتنایی به نسلکُشی در غزه
غزه و فلسطین اشغالی طی یک ماه گذشته به کانون توجهها تبدیل شدهاند. هر ساعت شمار شهدای غزه بیشتر میشود، گویا ارادهای برای خاموش کردن ماشین نسلکُشی رژیم صهیونیستی وجود ندارد. برخی کشورهای عربی که تا دیروز به دنبال عادیسازی روابط خود با اسراییل بودند امروز در موضعی منفعل هستند.
نظام ایران پس از انقلاب هرگز رژیم صهیونیستی را به رسمیت نشناخت و همواره از جبهه مقاومت برای آزادی فلسطین حمایت کرده است. صدا و سیمای ایران نیز به صدای مظلومیت و سیمای شهادت فلسطینیها تبدیل شد. اما رسانه ملی از منظر تخصصی به نوعی ضد تبلیغ پرداخت و به مقاومت عاطفی در بین مخاطبان دامن زد.
و امروز در این بین دوگانههایی برای برخی از مردم در حمایت یا عدم حمایت از مردم فلسطین شکل گرفته است. آنهایی که به هر دلیل مخالف نظام ایران هستند به حامی اسراییل تبدیل شدهاند. در حالی که برخی از آنها دین خود را انسانیت و اخلاق و آزادگی بیان کرده و خود را روشنفکر میدانند در برابر کشتار انسانهای بیگناه در غزه سکوت کردهاند!
احسان میرزائی – مدیرمسئول مجله گیچ
مجله گیچ را در فضای مجازی دنبال کنید:
چرا نسبت به نسلکُشی در غزه بیاعتنا هستیم؟
مجله گیچ gich.ir احسان میرزائی: غزه زیر بمبهایی که توسط کشورهای مدعی حقوق بشر و دموکراسی و حامیان حقوق کودک و حقوق زن ساخته شده ویران شده. امروز غزه به آخرین تعریف از پاکسازی قومی و نسلکُشی تبدیل شده است. اما برخی آنچه در سرزمینهای اشغالی فلسطین اتفاق میافتد بی اعتنا هستند یا آن را با سادهانگاری و سطحینگری و زودباوری گره زدهاند.
برخی از کاربران حامی فلسطین کیفیت و کمیت مواجه و بازنشر موارد مربوط به وقایع غزه از سوی برخی کاربران دیگر را زیر سوال بردهاند. آنها فاجعهی انسانی غزه را با کشته شدن کوالاها در آتشسوزی جنگلهای استرالیا مقایسه کرده و معتقدند آن زمان پست، پیام و استوریهای بیشتری برای کوالاها منتشر شد!
اما چرا برخی از ما در مواجهه با اخبار کشتار انسانهای بیگناه در غزه منفعل هستیم؟!
مقاومت عاطفی در برابر اخبار کشتار در فلسطین
سالها انتشار اخبار شهادت مردم در فلسطین باعث به وجود آمدن مقاومت عاطفی شده است. رسانهی ملی طی این سالها کشته شدن انسانها را به رویهای عادی در ذهن مخاطب تبدیل کرده است.
حمایت از غزه تبعات دارد
دلیل دوم حمایت از کوالاها برای فرد یا دولت خطر ندارد. کوالا در هیچ گروه سیاسی قرار ندارد و هیچ تنبیه و تشویقی برای حمایت از او وجود ندارد. به عبارت دیگر اگر شما از کشته شدن کوالاها در آتشسوزی ابراز ناراحتی و اندوه کنید از سوی کشورهای ابرقدرت تحریم نمیشوید. یا در سادهترین حالت ممکن از سوی برخی دوستان و همکاران خود طرد نمیشوید.
دشمنِ دشمنِ من دوست من است!
اسراییل دشمن نظام ایران است و چون من نوعی مخالف نظام ایران هستم، اسراییل دوست من است. برخی از مخالفین نظام، با این استدلال که جمهوری اسلامی ایران از مردم فلسطین حمایت میکند، به حمایت از مردم اسراییل تمایل پیدا کردهاند. به عبارت دیگر انسانیت و اخلاق قربانی سوگیریهای سیاسی میشود.
در حمایت از غزه قضاوت میشوید!
کسی به خاطر حمایت از کوالاها قضاوت نمیشود، اما اگر شما مطلبی در حمایت از مردم فلسطین منتشر کنید از طرف برخی مورد قضاوت، انتقاد و اعتراض قرار میگیرید. این امر باعث ایجاد اختلال در روابط فامیلی، دوستانه و اجتماعی میشود.
رسانهها و وارونگی حقیقت وقایع!
رسانهها به کمک اخبار و رویههای جعلی بازیگردانهای اصلی در جهان امروز هستند. هدایت افکار عمومی به سمت آنچه میخواهند و جریان سازی برای دور شدن از آنچه نمیخواهند. ایجاد تشویش مصنوع در افکار عمومی و وارونگی حقیقت نزد مخاطبان. تاریخسازی به نفع کشور یا گروهی خاص و پاک کردن حافظه تاریخ از واقعیتها.
فردی که مخاطب منفعل رسانهها باشد و برای کشف حقیقت و تعیین مشی و رسالت خود، در مواجهه با وقایع روز، زمان صرف نمیکند. چنین فردی به راحتی با رویههای جعلی همسو میشود. حتی اگر انسان خوش قلب و مهربانی باشد.
گرفتاری خودمان کم از مردم غزه نیست!
میزان گرفتاری و بدبختی، درماندگی و واماندگی ما آنقدر زیاد است که جایی برای انساندوستی و دلسوزی برای دیگری باقی نمیماند. تحمیل فشار اقتصادی، نابرابری اجتماعی و… در کشور خودمان مانند جنگ دولت علیه ملت است و یکی باید از خود ما حمایت کند.
حافظه تاریخی ضعیف
ضعف در حافظه تاریخی و عدم کنکاش در منشا پیدایش مسائل در فلسطین. برخی بدون آگاهی از تاریخچه و اطلاعات معتبر در پیشینهی رژیم صهیونیستی و فلسطین، وقایع را صرفا از جایی دنبال میکنند که برای مثال عملیات “طوفان الاقصی” شروع شد.
ضعف در سواد خبری و سواد رسانهای
برخی از ما هنوز در سواد رسانهای، سواد خبری ضعیف هستیم و به سادگی بازیچهی دستهای پنهان پشت رسانههای میشویم.
نگرانی از مصادره شدن حمایت
برخی هم از مصادره شدن حمایتشان در فضای سیاسی حاکم نگران هستند و انسان دوستی خود را سانسور میکنند.
البته که این دلایل نمیتواند پاسخ کاملی برای پرسش اول باشد. اما هدف از این یادداشت رونمایی از انسان مدرنی است که اخلاق و انسانیت و نوع دوستی آن در گروی منافع شخصی و قربانی سوگیری است.
پایان پیام