آتش به اختیار جعلی
مجله گیچgich.ir احسان میرزائی: برخی افراد هستتد که میخواهند راه صد ساله را در یک شب بروند. این افراد گاهی شخصا وارد عمل میشوند. گاهی نقشههای خود را توسط افراد دیگر اجرایی میکنند. فرد منفعت طلب در حالت دوم یا پشت پردهای پنهان شده و خط میدهد و یا به طور علنی مدیریت امور را در دست میگیرد.
شوربختانه تجربه ثابت کرده که بیشتر ما مردمی احساسی هستیم و با هر پیام احساسی مانند کودک مریض و سگ آسیب دیده و… زود دگرگون شده و به شماره کارت ارائه شده پول واریز میکنیم.
امروزه احساسات و عواطف پاک و انسانی به پاشنه آشیل جامعه تبدیل شده و افراد ماجراجو از آن برای سرکیسه کردن مردم استفاده میکنند.
فعالیتهای مدنی یکی از راههای رسیدن به این هدف پلید است. کدام انسان شریفی است که با دیدن تصاویر زلزله و تخریب خانهها سیل و آوارگی، درماندگی و فقر شدید مردم نخواهد کمک کند.
رویههای جعلی و اعتماد عمومی
تجربهی حضور مستقیم در زلزله کرمانشاه ۱۳۹۶ و سیل گلستان ۱۳۹۸ و مشارکت غیر مستقیم در سیل خوزستان و سیستان و رصد فضای مجازی نشان داده برخی افراد آنقدر گرفتار شر و پلیدی شدهاند که حتی هنگام درماندگی شدید مردم زلزله زده هم دست از فریبکاری و کلاهبرداری و دزدی بر نمیدارند.
جمعیت هلال احمر نهاد مردمی و مسئول و مرجع امداد و نجات در بحرانهایی مانند سیل و زلزله است. اما عدم اعتماد مردم نسبت به عملکرد این نهاد در زلزله کرمانشاه باعث شد شماره کارت افراد مشهور و مجهول برای واریز کمک مردمی دست به دست شود.
آن زمان مردم نسبت به سرنوشت پولی که به هلال احمر اهدا میکردند مطمئن نبودند. البته عدم اعتماد مردم درست بود و بعدها رئیس هلال احمر در آذر ۱۳۹۸ به دلیل اختلاس بازداشت شد.
همشهری آنلاین در ۱ آبان ۱۳۹۹ ضمن تشریح ماجرا حکم صادره را منتشر میکند:
«با اتمام رسیدگی به جرائم و تخلفات علیاصغر پیوندی، نامبرده به ۱۲ سال حبس تعزیری، رد مال و پرداخت حدود ۱۴۰ هزار یورو و انفصال دائم از خدمات دولتی محکوم شد».
به مرور سازمانهای مردمنهاد نیز به منظور جلب و احیای اعتماد برخی از مردم اقدام به برنامهریزی و ارائه شماره کارت خود میکنند. طی سالهای گذشته این کار در بین سازمانهای مردمنهاد خیریه و محیطزیستی در برهههای مختلف بیشتر بوده است. برای نمونه در آتشسوزی جنگلها و کمک به برخی از شهروندان سیستان و بلوچستان.
اما باز تعداد معدودی از سازمانهای مردمنهاد که با نیت راهاندازی کسب و کار مبتنی بر مسائل اجتماعی و معضلات محیط زیستی مجوز رسمی از نهادهای مرجع گرفته بودند، با مانورهای پوچ خود و رو شدن نیت و هدفشان، اذهان عمومی را مشوش میکنند.
البته باید توجه داشته باشیم که همهی سمنها (خیریه و محیطزیستی) به آفت فساد مالی گرفتار نیستند. اما ناکارامدی نظارت و بازرسی مراجعی که پروانه فعالیت سمنها را صادر میکنند باعث شده تا افراد جعلی و نقابدار با نیات شوم خود در فعالیتهای مدنی که برگرفته از نابترین و پاکترین نیتهای اخلاقی و دینی و انسانی است نفوذ کنند.
این امر زمینه ساز بیاعتمادی عمومی نسبت به فعالیتها مدنی شده و سوال مهم این است که اگر این رویههای جعلی ادامه داشته باشد آیا روح درماندهی انسانیت و اخلاق فرصت احیای اعتماد مردمی را پیدا خواهد کرد؟
راهبرد و نشانههای رویههای جعلی
افراد جعلی با سوء استفاده از ارزشهای ملی، فرهنگی و دینی یا حتی نگرانیهای محیطزیستی و بحرانهای طبیعی و اجتماعی و با تاثیرگذاری بر عواطف و احساسات شهروندان و با استفاده از تکنیکهای رسانهای برای خودشان شهرت، اعتبار و آبروی کاذب کسب میکنند و پول کلانی از کمکهای مردمی به جیب میزنند.
۱. تناقضگویی
۲. مانورهای تبلیغاتی
۳. آمار و عدد سازی و انتشار دروغ
۴. برجسته سازی و بزرگنمایی
۵. ادعاهای غیرقابل اثبات و راستی آزمایی رویههای جعلی
این موارد تعدادی از نشانههای چنین افرادی است.
رویه جعلی پدیده جدیدی نیست!
مجله گیچ پیش از این هم به دلیل اهمیت موضوع رویههای جعلی و سوءاستفادهی کلان برخی افراد از احساسات و باورهای انساندوستانه و عقاید دینی عموم جامعه یادداشت مفصلی منتشر کرده است.
اینجا در مورد رویههای جعلی بیشتر بخوانید:
همینطور وبیناری به میزبانی “انجمن علمی محیط زیست” دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در اسفند ۱۳۹۹ برگزار کردهایم.
کودکی که فرمانده قرارگاه جهادی حضرت مهدی بود.
روزنامه فرهیختگان در تاریخ ۲۲ دی ماه ۱۴۰۰ گزارشی منتشر کرد که مصداق بارز رویههای جعلی بود. این گزارش به قلم صادق امامی خبرنگار روزنامه فرهیختگان در مورد کودکی متولد ۱۳۸۳ است.
خبرنگار فرهیختگان که با ابهامات و ناهماهنگی در آمارهای ارائه شده در اخبار و گزارشها و کتاب! آن کودک که در ملاقات با مراجع و علما و… خود را تعزیهخوان، آتش به اختیار و جهادی معرفی کرده روبرو میشود برای کشف حقیقت و رفع ابهامات از تهران به شهر موسیان در ایلام سفر میکند.
گزارش فرهیختگان با تیتر “من مهرشاد! کل ایران را دور زدم“
امامی در گزارش بالا به مواردی که در شناخت روش کار کودک که نمونهی خوبی برای شناخت رویههای جعلی است اشاره میکند:
۱. پیشینه و پشت پردهی کودک ماجراجو نامعلوم است.
۲. بهرهبرداری نامتعارف و منفعتطلبانه از عکسهای یادگاری توسط کودک که با مراجع تقلید و علمای برجسته گرفته بوده است.
۳. چاپ کتاب، مانورهای تبلیغاتی و رپرتاژ در سایتهای خبری
۴. استفاده از کلیدواژههایی مانند “مناطق محروم” و “تعزیه خوانی” و “قرارگاه جهادی” و…
۵. ارائهآمار و ارقام متضاد در موضوع واحد
نقض حقوق کودک در گزارش فرهیختگان
خبرنگار روزنامه فرهیختگان تلاش کرده تا پرده از نوعی فساد یا سوءاستفادهی سازماندهی شده بردارد. اما نگارش این گزارش حتی اگر آن کودک خطاکار و مجرم هم باشد بازهم نیازمند رعایت نکات اخلاقی، حرفهای و حقوقی است.
۱. در این گزارش مخاطب تنها نسبت به بخشی از ماجرا، حتی نه اندکی از حقیقت، مطلع میشود و نیمهی اصلی و پنهان آن فرد یا افراد پشت پردهای هستند که این کودک را هدایت میکردهاند. این باعث میشود مخاطب نتواند قضاوت عادلانه و منصفانهای نسبت به کودک و ماجرا داشته باشد.
۲. افشای هویت کودک در حالی که در دادگاه محاکمه نشده و هیچ مرجع قضایی جرم او را تایید نکرده از نظر اخلاقی، حرفهای و حقوقی درست به نظر نمیآید. شاید کودک هم صرفا یک قربانی باشد.
۳. جریان سازی ایجاد شده علیه کودک حتی اگر کار خطایی کرده باشد با این روش منصفانه و عادلانه نیست و حق کودک است که در دادگاه و متناسب با خطا یا عمل مجرمانهای که کرده محاکمه شود و افراد پشت پرده نیز متناسب با عمل مجرمانه خود مجازات شوند.
۴. در نگارش این گزارش که زحمت زیادی برای آن کشیده شده حقوق کودک و رسانه رعایت نشده است.
۵. پیشقدم شدن در کشف فساد رسالت ذاتی خبرنگاران و روزنامهها است. همینطور فساد و کلاهبرداری و فریبکاری و اختلاس در کشور ما زیاد است. اما برخی روزنامهها و پایگاههای خبری صرفا جسارت آن را دارند که به نقل از فلان خبرگزاری اخبار را منتشر کنند. چون پشت برخی از ماجراجوییهای اقتصادی افراد کله گندهای هستند که کسی حاضر به سرشاخ شدن با ایشان نیست چون میدانند عاقبتی مانند یاشار سلطانی در انتظارشان است. بنابراین به نظر میآید انتخاب این سوژه محتاطانه و با درنظر گرفتن حاشیه امنیت بالا برای فرهیختگان انجام شده باشد.
انتقاد به علما و رسانهها و مردم
۱. انتقاد اصلی در گسترش رویههای جعلی و شکلگیری شخصیت آتش به ختیار جعلی ابتدا به نخبگان و چهرههای برجسته و پیشکسوت جامعه است. آنها اجازه رشد افراد سمی را در حوزه فعالیت خود دادهاند.
ایشان بدون در نظر گرفتن موقعیت و جایگاه خود حتی با اجازه دادن برای گرفتن عکس یادگاری، در حالی که پیگیری لازم برای کشف ماهیت فعالیت فرد و هدایت وی را انجام نمیدهند از اعتبار خود به آنها وام میدهند.
بخشی از این حمایت ناآگاهانه است و با فریبکاری افراد سمی پیش میرود و شوربختانه بخشی از این فرایند آگاهانه است! این آگاهانه بودن گاهی بنابر مصلحت است و گاهی با اهداف دیگر!
۲. انتقاد بعدی به سازمانها و شرکتهایی است که با چند کلیدواژه خام شده و زمینه توسعه و گسترش افراد سمی را در جامعه فراهم میکنند. این شرکتها در حد آمار و ارقام گزارش سالانه به مدیر بالادست کفایت میکنند و دیگر پیگیر نیستند که آیا اهداف مسئولیتهای اجتماعی که کلی برای آن پول دادهاند محقق شده یا خیر.
۳. انتقاد دیگر به رسانههای غیر متعهدی است که اصول حرفهای و اخلاقی را زیر پا گذاشته و با دریافت پول هر محتوایی را منتشر میکنند.
۴. انتقاد آخر به افراد احساسی، زودباور، ساده انگار و سطحینگری است که پای منبر هرکس گریه میکنند، به هر شماره کارتی برای سیل و زلزلهزدهها پول واریز میکنند، برای خاموش کردن آتش و خرید علوفه به هر شماره کارتی پول میریزند، برای حمایت از سگ و گربه پول میدهند و کارت فعال محیطزیست میخرند و پول میدهند تا درخت (نهال) نیابتی برای او بکارند.
شما اگر واقعا علاقهمند به فعالیتهای انساندوستانه هستید باید متناسب با روزگار سواد خود را در زمینههای مختلف ارتقا دهید.
آثار و تبعات رویههای جعلی در فعالیتهای مدنی
۱. کاهش اعتماد یا بی اعتمادی شهروندان پس از کشف فساد و اختلاس صورت گرفته به سمنها، افراد خَیِّر و…
۲. فقیرتر شدن نیازمندان واقعی و بی پناه ماندن گرفتاران سیل و زلزله که در اختلال ایجاد شده توسط افراد سودجو با توزیع ناعادلانه امداد و کمک روبرو شدهاند.
۳. غنی شدن حامیان و اطرافیان افراد سودجو با توزیع ناعادلانه بستههای اهدایی و کمکهای مردمی و… در حالی که از چشم دیگر مردم پنهان نمیماند.
۴. بی اعتمادی شهر ندان به دولت و هلال احمر و سازمانهای خیریه که حتی دارای مجوز هستند.
۵. هدر رفتن نیروی کار داوطلبانه و از دست رفتن سرمایههای اجتماعی
۶. ترویج راه و روش فساد و دزدی با اسم و رسم قانونی و مشروع (قرارگاه جهادی حضرت مهدی)
آنچه در انتها باید تاکید کردن آن است که افراد جعلی برای تحقق اهداف خود حاضر هستند به هر رنگ و لباسی درآیند.
پایان
این یادداشت پس از انتشار ابتدایی ویرایش شده است.