برای تحقق صلح و امنیت، آسایش و آرامش جهانی، به خشونت علیه کودکان پایان دهیم.
ا.م
مجله گیچ gich.ir احسان میرزائی: افزایش میزان خشونت علیه کودکان تهدیدی جدی برای توسعه و پیشرفت جوامع است. طبق اعلام پژوهشگران آکادمی اطفال آمریکا در سال ۲۰۱۶ تقریبا یک میلیارد کودک ۲ تا ۱۷ سال در سراسر جهان، خشونت جسمی، جنسی و عاطفی را تجربه کردهاند.
حمایت از کودکان فارغ از جنس و زبان، رنگ و نژاد، شرایط جسمانی و فرهنگی ایشان، بر همگان الزامی است. ما باید بدانیم که خشونت علیه کودکان صرفا در کودک ربایی، قتل و تجاوز خلاصه نمیشود.
دامنه و مصادیق خشونت علیه کودکان بسیار گسترده است. خشونت علیه کودکان شامل انواع خشونت جنسی، جسمی، عاطفی و یا ترکیبی از آن است. خشونت علیه کودکان میتواند بر سلامت جنسی، جسمی و روانی فرد از کودکی تا پایان عمر وی تاثیر بگذارد.
به طور کل تمام افرادی که در زندگی خصوص و روزمره کودکان حضور دارند، میتوانند منشاء خشونت باشند. والدین، خواهر یا برادر بزرگتر، پرستار، مربی مهد، معلم دبستان، راننده سرویس، فروشنده محل، همسایگان، افراد فامیل و ناپدری یا نامادری.
اما آنچه مسلم است ما میتوانیم از خشونت علیه کودکان، جلوگیری کنیم.
خشونت علیه کودکان در خانواده
مجله گیچ: طبق تعریف کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد، هر انسان زیر ۱۸ سال، کودک است. در این دوره زمانی کودکان باید به طور کامل تحت حمایت، مراقبت و رسیدگی والدین یا سرپرست قانونی خود باشند.
در جهان دولتها کم و بیش به تربیت و پرورش کودکان توجه ویژه دارند. در قوانین برخی کشورها، آموزش برای کودکان رایگان است و از کودکان در مقابل خشونت خانوادگی شدیدا حمایت میشود.
بیشترین خشونت علیه کودکان حداقل شامل یکی از موارد زیر است که در مراحل مختلف رشد کودک اتفاق میافتد.
بد رفتاری، آزار و اذیت، قلدری و زورگویی، دعوا و کتک کاری. آزار و اذیت جنسی و تجاوز و خشونت عاطفی یا روانی مانند: محدود کردن، تحقیر ، تمسخر، تهدید و ارعاب، تبعیض، طرد شدن و سایر اشکال غیر خصمانه برخورد خصمانه است.
منشا خشونت علیه کودکان
مجله گیچ: گاهی منشا و ریشههای خشونت به دوران پیش از تولد کودک میرسد. برخی زوجین ممکن است حتی هدف و انگیزه درستی برای فرزند آوری نداشته باشند و صرفا طبق غریزه و حرف دیگران اقدام کنند.
خشونت علیه کودکان حتی میتواند از دوران نامزدی والدین شروع شده باشد. اختلاف نظرهای ظاهری و سطحی که با تولد کودک به یک مسئله جدی تبدیل میشود!
گاهی والدین و سرپرست نسبت به وظیفه و مسئولیتهای جدی و مهمی که در قبال کودک باید داشته باشند، آگاهی ندارند. عدم درک درست از حساسیتها و خطراتی که کودکان را تهدید میکند، میتواند دومین دلیل شروع خشونت علیه کودکان باشد.
فقر مادی، فرهنگی و آگاهی جنسی یکی از دلایل عمده بروز خشونت علیه کودکان است. خانوادهای با این ویژگیها را تصور کنید که چندین فرزند آوردهاند حتی توانایی سیر کردن شکم آنها را ندارند!
البته برخی افراد فرزندآوری را راه حلی برای مسائل! یا رفع یک نواختی زندگی میدانند. همین مورد به تنهایی بدترین نوع خشونت علیه کودکان است.
خرید و فروش، اجاره و کودک همسری، مصداق بارز فقر مادی، فرهنگی و آگاهی جنسی والدین در بروز خشونت علیه کودکان است. برخی والدین خودشان در لحظه قربانی خشونت هستند، مانند خشونت علیه مردان.
موارد خشونت علیه کودکان
مجله گیچ: خشونت علیه کودکان موضوعی جدی است که میتواند سالهای سال در سلامت جسمانی و روانی فرد موثر باشد. حتی ممکن است این خشونت از فردی به فرد دیگر و به نسل بعدی منتقل شود. به همین دلیل نهادها و سازمانهای متولی حمایت از حقوق کودکان، در پی جلوگیری از خشونت علیه کودکان هستند.
۱. بیماری یا جانبازی اعضای خانواده
- بیماری اعتیاد به انواع مواد مخدر یا مشروبات الکلی در بین والدین یا خواهر و برادرهای بزرگتر، از عوامل جدی بروز خشونت علیه کودکان است.
- انواع بیماریهای روانی مانند اختلال شخصیت در صلح، امنیت و آرامش کودکان موثر است.
- فرزندان جانبازان اعصاب و روان شدیدا تحت تاثیر مسائل خاص والد جانباز خود هستند.
۲. اشتغال و اختلاف پدر و مادر
- والدین شاغلی که مجبور هستند فرزند خود را تنها بگذارند کمترین کنترل، مدیریت و نظارتی بر ایشان دارند.
- یا اگر او را به فرد دیگری بسپارند، شاید هیچ وقت متوجه رفتار نامتعارف با فرزند خود نشوند.
- گاهی ممکن است یک فرد که آموزشهای لازم را ندیده، با ساده انگاری والدین به عنوان پرستار انتخاب شود.
- رفتار و گفتار خارج از قاعدهای که کودک از جای دیگر آموخته و تکرار آن جلوی والدین ممکن است باعث بروز خشونت شود.
- گاهی صرفا به دلیل هم خون نبودن فرزند، علیه او نامهربانی میشود. یعنی خشونت ناپدری یا نامادری علیه فرزند همسر خود.
- عدم توجه به حالات و روحیات کودک به هنگام بروز اختلاف بین والدین گرفتن در حالی که
۳. خواهر و برادر بزرگتر
- رفتارهای متنقاض و تبعیض آمیز بین فرزندان، باعث ایجاد حسادت در کودکان و مثلا دعوا بین ایشان میشود.
- البته گاهی ممکن است مسئولیت نگهداری فرزند کوچکتر را به فرزند بزرگتر بدهیم. در حالی که توان و مهارتهای لازم را ندارد.
۴. خشونت افراد فامیل و بستگان
- از آنجا که سیستم تربیت و پرورش مشارکتی در خانواده ها وجود ندارد، ممکن است رفتار چندگانه باعث بروز مسائلی شود که در نهایت به خشونت ختم شود.
- گاهی برخی از افراد فامیل و بستگان خواسته یا ناخواسته، آشکارا یا در خفا، با خشونت کلامی یا رفتاری باعث بروز ناراحتی در کودک میشوند.
- گاهی رفت و آمد با برخی از فامیل که از نظر مالی وضعیت بهتری دارند، باعث ایجاد اختلاف بین والدین یا ایجاد پرسش (مقایسه) برای کودک میشود. همه اینها میتواند به خشونت ختم شود.
۵. قلدری و زورگویی دیگر کودکان
- کودکان در هرجایی که باشند علاوه بر بازی، قهر و آشتیهای کودکانهای هم دارند. اما ممکن است برخی کودکان متاثر از خشونت و بد رفتاری متحمل شده در خانواده خود را با پرخاش جدیتری به دیگر کودکان منتقل کنند.
- گاهی قهر و آشتی کودکانه بچهها برای بزرگترها قابل درک نیست و احساس میکنند فرزندشان نیاز به حمایت دارد. بنابراین وقتی به عنوان یک فرد با جثه بزرگتر و حامی یک طرف بازی، وارد داستان کودکان میشوند؛ ممکن است تاثیر نامطلوبی بر کودک طرف دیگر داستان بگذارد.
- پیرو بند پیشین، چنین رفتاری همزمان باعث میشود کودکان آنچه را که برای رشد هوش اجتماعی لازم دارد، کسب نکند و همواره متکی بزرگتر خود باشند. این نیز به نوعی باعث عدم استقلال کودک میشود. شاید بهتر باشد والدین اجازه بدهند کودکان برای حل مسائل پیش آمده در روابط کودکانهشان بیشتر تلاش کنند. دست کم تا جایی که به یکدیگر آسیب جسمانی نزنند.
۶. خشونت در سیستم آموزشی و مدرسه
- رفتار تبعیض آمیز مربی مهد، معلم و به طور کل کادر آموزش، مصداق بارز خشونت علیه کودکان است.
- تنبیه جسمانی کودکان در مهد و مدرسه؛ امری که همچنان رایج است.
- فشار روانی که به شکلهای مختلف بر کودکان تحمیل میشود.
- نظام آموزش کمی که نمره بالا در امتحانات را ملاک برتری و ارزشمندی تلقی میکند.
۷. خشونت علیه کودکان در فضای مجازی
- والدین از آموزش و آگاهی لازم در خصوص سواد رسانهای برخوردار نیستند.
- عدم ایفای نقش دیکتاتور مصلح از سوی والدین برای فرزندان.
- سپردن کودکان به فضای بی انتها و غیر قابل پیشبینی اینترنت، بدون کنترل و نظارت.
- کندی اینترنت، قطعی و ناکارآمدی زیرساختها و بستر اینترنت به منظور تشکیل کلاسهای مجازی، مخصوصا در دوران شیوع و پایداری کرونا باعث افزایش فشارهای روانی بر کودکان میشود.
- کودکانی که به دلیل فقر، دور افتادگی، نبود خدمات اینترنتی فرصت حضور در کلاسهای مجازی را ندارند.
- شبکههای ارتباطی و اجتماعی در کنار تمام کارکردهای مثبتی که دارند، هرگز بستری مناسبی برای حضور و تعامل کودکان نیست. ممکن است انواع تهدیدها در این بستر و فضا کودکان را هدف قرار دهد.
- ممکن است افزایش و مداومت در حضور اینترنت باعث کاهش مهارتهای ارتباطی و اجتماعی کودکان شود.
۸خشونت ساختاری
- قوانین، بخشنامهها، مصوبات، احکام و دستوراتی که کودکان را از حقوق شهروندی و طبیعی ایشان محروم میکند.
- برخی باورهای سنتی که ریشه در فرهنگ برخی اقوام دارد و باعث نگاه متفاوت و تحقیر آمیز به کودک میشود.
- قطع ارتباط مستمر و موثر مردمان شهر نشین با عناصر طبیعت، به دلیل تغییر سبک زندگی، کودکان را از حق طبیعی حضور در طبیعت محروم کرده است.
تأثیر خشونت علیه کودکان
مجله گیچ: خشونت علیه کودکان، با توجه به شدت و مدت آن به طور نسبی همواره در طول عمر فرد، بر سلامتی و رفاه، خانواده، جامعه و کشور تاثیر میگذارد. خشونت علیه کودکان عوارضی را در پی دارد.
مرگ و قتل به واسطه ساده انگاری والدین، پرستار، مربی، کودکان دیگر (بزرگتر)، افراد بزهکار صورت پذیرد. منجر به صدمات شدید شود. به ازای هر قتل ، صدها قربانی عمدتا مرد در خشونت جوانان وجود دارد که به دلیل درگیری و حمله فیزیکی جراحات خود را حفظ می کنند.
اختلال در رشد مغز و سیستم عصبی؛ قرار گرفتن در معرض خشونت در سنین پایین می تواند رشد مغز را مختل کرده و به سایر قسمتهای سیستم عصبی آسیب برساند.
همچنین به سیستم های غدد درون ریز، گردش خون، اسکلت، عضلات، تولید مثل، دستگاه تنفسی و سیستم ایمنی آسیب برساند.
خشونت علیه کودکان می تواند بر رشد شناختی تأثیر منفی بگذارد و منجر به کمبود تحصیلی و شغلی شود. همینطور عوارضی که در طول زندگی به وجود می آید.
رفتارهای ناهنجار و منفی؛ کودکانی که در معرض خشونت و سایر ناملایمات قرار دارند به طور قابل ملاحظهای بیشتر سیگار می کشند. الکل و مواد مخدر مصرف می کنند و رفتارهای جنسی پرخطر دارند.
همچنین میزان اضطراب، افسردگی، سایر مشکلات بهداشت روانی و خودکشی در آنها بالاتر است.
روابط خارج از چهارچوب، بارداری ناخواسته؛ حاملگی ناخواسته، سقط جنین ناشی از آن، مشکلات زنان و عفونتهای مقاربتی از جملهHIV .
افزایش سن و گسترش ابتلا به بیماریهای غیر واگیر؛ افزایش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی و عروقی، سرطان، دیابت و…
از دست رفتن فرصتهای مهم زندگی؛ کودکانی که در معرض خشونت و سایر ناملایمات قرار دارند به احتمال زیاد ترک تحصیل میکنند.
در یافتن و نگهداری شغل با مشکل روبرو می شوند. در معرض خطر بیشتری برای بزه دیدگی بعدی و یا ارتکاب خشونت بین فردی قرار دارند. به همین ترتیب خشونت علیه کودکان می تواند بر نسل بعدی تأثیر بگذارئ و منتقل شود.
پی نوشت: به یاد و به احترام تمام کودکانی که هرگز فرصت کودکی کردن، نیافتند.
پایان پیام
دوشنبه – ۱۴ – مهر – ۱۳۹۹