نقش رسانه در حفاظت و تخریب محیط زیست
مجله گیچ gich.ir به نقل از پایگاه خبری گُلوَنی، احسان میرزایی: رسانه در رابطه با حفاظت و تخریب محیط زیست عملکردی نامطلوب داشته است. پیش از هرچیز برای بررسی کارکردهای رسانه در حوزه محیط زیست دو نکته را مد نظر داشته باشیم.
انواع رسانه و گردانندگان آن
۱. تقسیم بندی انواع رسانهها به همراه ویژگی آنها:
قدرت و ظرفیت، میزان تاثیرگذاری بر افکار عمومی، میزان همراهی مخاطبان، تیراژ و…
۲. گردانندگان آن رسانه چه کسانی هستند؟
یا آن رسانه تحت نفوذ چه قدرتهایی است؟ دولتی یا خصوصی، وابسته به احزاب یا…
نقش تلویزیون و رادیو در تخریب و حفاظت محیط زیست چطور بوده است؟
بعد از تقسیمبندی بالا باید گفت که صدا و سیما در مجموع ژست محیط زیستی به خود گرفته. وگرنه مستند حیات وحش از سالهای دور یکی از برنامههای ثابت تلویزیون بوده است. یکی از دلایل عمدهی تغییر اقلیم در جهان مصرفگرایی بشر است. یکی از دلایل رواج مصرفگرایی همان تبلیغاتی است که به کمک رسانهها منتشر میشود.
حال شما صدا و سیما را در نظر بگیرید که صبح تا شب در حال تبلیغ انواع کالای غیر الزامی است.
اگر حجم انبوه تبلیغاتی که مخاطبان را به مصرفگرایی تشویق و ترغیب میکند را در یک کفهی ترازو و پخش سه برنامه محیطزیستی که فقط هفتهای یک بار آن هم در ساعتی نامناسب را در کفه دیگر ترازو قرار دهیم، به نظر شما نقش صدا و سیما در حفاظت محیط زیست بیشتر است یا در تخریب آن؟
هرچند پاسخ واضح است اما بی انصافی است که بدون تحلیل و بررسی محتوا بخواهیم رادیو و تلویزیون را مخرب محیطزیست اعلام کنیم، بدون شک جا برای کار در رسانه ملی بسیار است.
- بیشتر بخوانیم: تاثیر فضای مجازی در گسترش صنعت گردشگری
نقش سینما در حفاظت و تخریب محیط زیست چطور است؟
سینماگران ما همین که بتوانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند هنر است، هرچند در خرداد ماه جشنواره فیلم سبز برگزار شد و فیلمهای مستند بسیاری از ایران و جهان در آن اکران شد، اما کدامیک از آنها در سینماها یا تلویزیون برای مخاطب عام اکران و پخش شد؟
در حالی که سینما از پشتوانهی لازم (مخاطب) برخوردار نیست نمیتوان انتظار داشت که سینماگران فیلم محیطزیستی تولید کنند و توجه مردم را به معضلات جلب کنند، چون بازگشت سرمایه وجود ندارد! فعلا کنشگران محیطزیست در جلب توجه عامه به معضل آب و صرفه جویی در مصرف آب ماندهاند، چه برسد به آنکه از مردم بخواهیم برای تماشای یک فلیم محیطزیستی پول بدهند.
نقش رسانه مکتوب و تاثیر آن بر محیط زیست را چطور ارزیابی میکنید؟
هر ساله آمار کتاب خوانی در کشور کمتر میشود، اما کتابهای خوبی در حوزه محیطزیست منتشر شده که اگر فردی فقط با یک درصد توجه و تفکر محیطزیستی آن را بخواند تا حد زیادی به حفاظت از سیاره زمین توجه میکند، دست کم یک روزنامه محیطزیستی داریم که من به شخصه هنوز در دکههای روزنامه فروشی که سر راهم است، ندیده ام، اما امیدوارم این روزنامه مخاطب زیادی پیدا کند.
به نظرم رسانه مکتوب نسبت به دو مورد قبل شخصیتر و به حقیقت جامعه نزدیکتر است و کارشناسان و کنشگران آگاه حوزه محیطزیست، طبیعت و حیوانات بهتر و بیشتر میتوانند در چاپ محتوای محیطزیستی ایفای نقش کند و به دنبال اهداف سبز خود باشند.
نقش فضای مجازی بر محیط زیست
فضای مجازی ییا فضای سایبر فعلا تنها عرصهی رسانهای برای اعلام موجودیت کنشگران و دوستداران محیطزیست است؛ جایی که محدودیتهای زمانی و مکانی در هم شکسته شده و افراد به لطف شبکههای ارتباطی-اجتماعی مانند تلگرام، اینستاگرام و فیسبوک در بستر فضای آزاد اینترنت گرد هم جمع میشوند به تبادل تجربه و اطلاعات میپردازند.
حتما به خاطر دارید افرادی را که برای خرید تلفن همراه وایبر دار به بازار میرفتند و آن روزهای نهچندان دوری که برخی هنگام راه رفتن یهو میخندیدند و کلا همین کلمه یهویی سوژهای شده بود برای عکسهای سلفی، بگذریم…
به نظر میآید کاربر منفعل آن روزها کمکم در شبکههای تعاملی مراحل رشد خود را طی میکند و احتمالا اگر امروز شایعات آن روزها را برایشان بفرستیم به راحتی باور نکنند. متخصصان ارتباطات به مجموعه مهارتهایی که نشانهی یک مخاطب یا کاربر پویا است، سواد رسانهای میگویند، سوادی که پس از سالها وقفه تازه امسال در قالب واحد درسی به مدارس ارائه شده است.
با گسترش تلفنهای هوشمند استعداد برخی افراد در شهروندخبرنگاری،بازیگری،خوانندگی، فیلمسازی، فعالیت اقتصادی شبکهای و… شکوفا شد، حتما برنامههای مختلف تلویزیونی را دیدهاید که مردم عادی به عنوان گزارشگر برای آنها گزارش تهیه می کنند، یا حسابهای کاربری شخصی در اپلیکیشنهای مختلف که افراد با توجه به نوع محتوایی که منتشر میکنند تمایل خود را به انتشار اخبار محیط پیرامون خود نشان دادهاند.
اما آیا انتشار عکس یک گله کل و بز در منطقهای کوهستانی توسط یک طبیعتگرد یا کوهنورد که علاقه به انتشار آنچه دیده است دارد، با آدرس دهی دقیق، به نفع حیات وحش است یا به ضرر آن؟
آیا انتشار اطلاعات نامعتبر در حوزه محیطزیست از سوی بازیگر مشهور (اینستاگرام با دهها هزار نفر دنبال کننده) به محیطزیست کمک میکند؟
آیا همین که ما برخلاف گذشته ساعتهای زیادی پای لبتاب، تبلت یا گوشی نشستهایم و برق مصرف میکنیم به سیاره زمین کمک میکنیم؟
این پرسشها و بلکه دهها پرسش دیگر میتواند موضوع صحبت جداگانهای برای یک نشست باشد.
کاربران محیط زیستی فضای مجازی
اگر بخواهم کاربران محیطزیستی فضای مجازی را تقسیم بندی کنم ابتدا باید از افرادی که به هر دلیل و از هر طریق پسوند محیطزیستی را در فعالیتهای خود یدک میکشند و سمنهای محیطزیستی که به دلایل مختلف سایت و وبلاگ، شبکههای اجتماعی و ارتباطی را به عنوان رسانه رسمی خود معرفی کردهاند، نام برد.
برخی از آفتهای فضای مجازی که شاید غیر مستقیم بر محیط زیست تاثیرگذار باشند:
- شایعه پراکنی؛
- بازنشر اخبار قدیمی؛
- انتشار رویههای جعلی؛
- انتشار عکسهای فتوشاپی و جعلی؛
- بحثهای فرسایشی مانند غذا رسانی به سگهای بی سرپرست؛
- گروههای منفعل مجازی و… است.
اما آفت اصلی که در برخی سمنهای محیط زیستی وجود دارد این است که به عنوان یک سازمان، هنوز واحد روابط عمومی کارآمدی ندارند. به عبارت دیگر:
- هنوز برخی نمیتوانند تولید محتوا داشته باشند؛
- درکسب اخبار روز و انتشار اخبار خود ناتوان هستند؛
- روند بازنمایی اقداماتشان طولانی است؛
- مستند سازی ندارند؛
- هنوز مبانی اولیه عکاسی و فیلمبرداری را در تهیه گزارشهای تصویری رعایت نمیکنند و…
میخواهم بگویم با توجه به محدودیتهای رسانهای جامعه مدنی در حوزه محیط زیست، گذشته از نقش مخرب یک سمن در استفاده اشتباه از فضای مجازی، بهتر است که از واحد روابط عمومی به عنوان مغز متفکر و خلاق، آیندهنگر و کارآمد برای پیشبرد اهداف و حفاظت از محیط زیست استفاده کنند. حالا این که کارکردها و مزایای روابط عمومی برای یک سمن محیط زیستی چیست بحث مفصلی میطلبد.
پایان پیام
۳ دیدگاه