مدگرایی، محیطزیست و حیوانات
فعال حقوق حیوانات
فعال حقوق سگها
مصادرهی عنوان فعال حقوق حیوانات بدون عمل و مطالبهگری مسئولانه و آگاهانه در قالب فعالیتهای صرفا احساسی و بسیار سطحی، غیر مستمر و ناپایدار که باعث تهدید امنیت و سلامت حیوانات وحشی میشود محکوم است.
یادداشت روز گیچ-احسان میرزائی: شاید برخی روشنفکران حوزه محیطزیست معتقد باشند که مد شدن فعالیتهای محیطزیستی میتواند در بهبود مسائل این حوزه تاثیرگذار باشد، اما همه میدانیم که مد تغییری ناگهانی، نا پایدار و اصولا ظاهری است که دست بر قضا خود صنعت مد یکی از عوامل تخریب محیطزیست به حساب میآید. در ادامه این یادداشت به این موضوع بیشتر میپردازیم.
مد پیش از این در جامعه تاثیر مثبتی نداشته
برای نمونه تحصیل در دانشگاه هم یکی از مدهای جامعه ما برای کسب وجهه اجتماعی است که بعدها از آن با عنوان مدرکگرایی یاد شد، برخی افراد حاضر بوده و هستند حتی برای دریافت مدرک تحصیلی، عنوان مهندس و دکتر هزینه (شهریه و خرید پایاننامه) کنند.
هرچند این افراد به اجبار سر برخی کلاسهای دانشگاه مینشینند، اما در عمل آن رفتار مورد انتظار در سطح جامعه را با توجه به تعداد زیاد فارغ از تحصیلان دانشگاه نمیبینیم، کمتر کسی به حقوق شهروندی خود واقف است یا حتی برای حل مسائل شهر مطالبهگری میکند؛ پس شاید با کمی احتیاط بتوان نتیجه گرفت که مد شدن تحصیلات دانشگاهی و مدرکگرایی هم چندان به داد مسائل مختلف جامعه نرسید.
آیا مد میتواند به محیطزیست و حیوانات کمک کند؟
اگر به صفحهی مجازی برخی افراد مراجعه کرده باشید با عناوین مختلفی مانند فعال محیطزیست، حامی حیوانات، سفیر محیطزیست و فعال حقوق حیوانات مواجه میشوید؛ اینجا دو حالت داریم اول اینکه آن فرد خود را صادقانه معرفی کرده و به آنچه که نوشته معتقد بوده و عمل میکند، البته با کمی توضیحات که بعدتر به آن اشاره خواهد شد.
اما حالت دوم همان مد و ظاهرسازی کذب است که صرفا فرد برای آنکه در جریانهای اجتماعی به نوعی خود را سهیم کند یا وجههای انسانی و اخلاقی برای خود ایجاد کند یا هدف خاصی (غیر از هدف گروه اول) را دنبال کند، چنین عناوینی را در معرفی خود قید میکند. خب البته چون کنتور ندارد و مانند تحصیل در دانشگاه نیاز به صرف وقت و هزینه هم نیست خیلی راحت از این عناوین سو استفاده میشود.
توضیح حالت اول: در حالت اول استمرار و عمق فعالیت افراد برای اعتبار سنجی ادعایایشان یک گزینهی مهم برای ارزیابی به حساب میآید، بعدتر تعریف کوتاهی در خصوص یک کنشگر مطرح خواهد شد.
پس این القاب و عناوین را چه سازمان یا شخص به افراد اعطا میکنند؟
اعطای این القاب و عناوین (در عرصه فعالیتهای مدنی) در حیطهی اختیارات و صلاحیت هیچ سازمانی (دولتی، غیر دولتی و حتی مردمنهاد) و هیچ شخصت حقیقی و حقوقی نبوده و نیست. چون فعالیتهای مدنی پیش از هرچیز خودانگیخته و با هدایت درونی افراد انجام میشود، عمدتا انسانهای فرا روندهی جامعه هستند که به طور داوطلبانه به دنبال کنشگری در جامعه هستند و شما در گفتوگو با ایشان متوجه نوع نگاه به جهان هستی، تفکر خاص، مرام و معرفتی میشوید که در عموم مردم نمیتوان یافت.
کنشگری در جامعه مدنی مخصوصا در حوزهی محیطزیست و حیوانات بسیار تعهد آور و پر مسئولیت است؛ فرد کنشگر ضمن آگاهی از آن، بخش زیادی از وقت، توجه، تمرکز، تفکر و حتی درآمد خود را با چاشنی دغدغه و تلاش آگاهانه، مستندات علمی و منطقی به طور مستمر برای بهبود امری که منجر به حفاظت محیطزیست و حیوانات میشود را با جان و دل، صرف میکند.
ممکن است برخی از سازمانهای مردم نهاد در حیطهی اختیارات و حوزهی فعالیت خود در ازای دریافت حق عضویت ضمن ارائه برخی خدمات رایگان، امتیاز و تخفیفها یک کارت عضویت درون سازمان به ایشان اعطا کند. هرچند این کارت ارزش دیگری ندارد اما مدتی است که یک سمن خارج از اختیارات و صلاحیت خود در راستای یک فعالیت شبکهای و بازاریابی به فروش کارت شناسایی با عناوین فعال محیطزیست، حامی حیوانات، گیاه خوار و دوچرخه سوار کرده است که برای پایداری درآمد خود بدون هیچ ضابطه و اصلی با دریافت هزینه به افراد ستاره میدهد.
نقش فضای مجازی در مد شدن فعالیتهای محیطزیستی و حمایت از حیوانات
چطور میشود نقش فضای مجازی را در معرفی هرچه بیشتر طبیعت زیبا و حیات وحش غنی ایران نادیده گرفت، چه در زمانی که کنشگران و دغدغهمندان محیطزیست و حیوانات در وبلاگهای خود تولید محتوا میکردند و چه در حال حاضر که انبوه شبکههای ارتباطی-اجتماعی همه جوره بستر تعامل جدی دغدغهمندان را از گوشه و کنار کشور فراهم کرده است؛ اما ماجرا به همین خوبی و بدون مسئله پیش نمیرود!
یک آسیب فضای مجازی در سایهی کم یا بی سواد بودن برخی کاربران فضای مجازی است که با مد شدن انتشار عکس و فیلمهای یهویی از مناطق بکر طبیعی یا انتشار عکس حیات وحش ناخواسته علیه طبیعت و حیوانات عمل کردند،به این دلیل که خواهیم گفت:
۱. جامعهی محلی و حتی سمنها توانمندی لازم، آگاهی و امکانات کافی برای حفاظت از طبیعت و حیوانات مجاور محل زندگی خود را در برابر ورود افراد ندارند.
۲. سازمانهای مربوطه نیز از نیروی انسانی کافی و امکانات روز برای حفاظت، مدیریت و پایش مناطق تحت پوشش خود ندارند.
۳. گردشگری مسئولانه و پایدار از سوی مجریان تورهای طبیعتگردی رعایت نمیشود.برگزار کنندگان انواع تور بدون رعایت اصول اکوتوریسم و به منظور سود بیشتر همانند موشکهای نقطه زن پس از معرفی محلی بکر، طبیعت و حیوانات آنجا را با خاک یکسان میکنند.
۴. شکارچیان غیر مجاز و قاچاقچیان حیات وحش محل گلهحیوانات و… را به کمک دادههای ارائه شده به راحتی شناسایی میکنند.
بیشتربخوانیم: نقش رسانهها در حفاظت یا تخریب محیطزیست
بیشتر بخوانیم: توصیههای سازمان جهانی گردشگری به گردشگران
بیشتر بخوانیم: آلودگیهای فردی در گردشگری
بیشتر بخوانیم: تفاوت طبیعتگردی و اکوتوریسم
فراگیر و مد شدن سفرهای طبیعتگردی هم یکی از آثار مخرب فضای مجازی بود، چرا که برخی کاربران ناآگاه و برگزارکنندگان تور خواسته یا ناخواسته با تغییر ذائقهی مسافران، طبیعت را به عنوان یک کالا و محصول مصرفی معرفی کردند که حیات وحش هیچ جایگاهی در آن نداشت.
برخی کاربران خودشان را طبیعتگرد و طبیعتدوست معرفی میکنند اما در رصد عکسها و پستهای ایشان متوجه عمق نا آگاهی و عدم درک وی از طبیعت و حیوانات میشوید. برای نمونه خودرو سواری تا اعماق جنگل و تخریب پوشش گیاهی و فرسایش خاک، زیاد کردن صدای موسیقی در طبیعت بکر و برهم زدن آرامش حیات وحش، آتش زدن پوشش گیاهی و گسترش آتش در جنگل و مراتع و…
آسیبهایی مانند بروز مقاومت عاطفی و عادی شدن در مواجهه با مسائل و فجایع، بازنشر شایعه (مانند خبر درگذشت دکتر بسکی حتی توسط کارشناسان نامدار عرصهی محیطزیست)، سو استفادهی آگاهانه برخی سمنها* از جریانهای احساسی و… از جمله آسیبهای فضای مجازی است که به تناسب میتواند بر سطحینگری، رفتارهای احساسی، متعصبانه و زود گذر در کاربرانی که خود را دوستدار، حامی، کارشناس، فعال یا حامی محیطزیست و حیوانات میدانند، دامن بزند. برای تکمیل جملهی قبل توضیحاتی ارائه خواهد شد.
حامی سگ و گربه یا فعال حقوق حیوانات
اما با توجه به مطالبی که تا به اینجا گفتیم یکی از اصلیترین تعارضات امروز در بحث حیوانات و عنوانهایی است که افراد و گروهها روی خود میگذارند، در حالی که نه تنها معنا و مفهوم عنوان مربوطه را نمیدانند بلکه از مصوبات ملی و جهانی، اصول اخلاقی و طبیعی، علمی و منطقی لازم که باید رعایت کنند آگاه نیستند، گاهی احساسات و تعصب نیز چاشنی کار برخی از این افراد شده و در بی منطق ترین حالت ممکن حتی صحبت کارشناسان و متخصصان را نیز نمیپذیرند.
شاید جالب باشد که بدانید برخی از این افراد تفاوت پلنگ و یوزپلنگ را نمیدانند (بماند که هنوز برخی کارشناسان وشق و سیاه گوش را همچنان در اسم با هم اشتباه میگیرند) یا از عوامل تهدید کنندهی امنیت، سلامت، آرامش و بقای یوزپلنگ، میشمرغ، سمندر لرستانی، شاهین، خرس قهوهای، سنجاب و… مطلع نیستند.
تمرکز آنها بیشتر روی حیوانات اهلی و نیمه اهلی بوده و به طور کل از ارزش اکولوژیک گونههای مختلف حیوانی که در ایران زندگی میکنند خبر ندارند، تا جایی که حتی در مقام قضاوت میان سگ و پلنگ، حق را به سگ میدهند! البته سگ نیز بدون شک برای خود جایگاهی دارد و ما نیز حق حیات و آرامش را برای سگها قائل هستیم.
مسئله از آنجا شروع شد که بعضی از این گروهها یا افراد نام و عنوان دهانپرکن (حامی یا فعال حقوق حیوانات) را برگزیدند و با چاشنی احساسات و موج سواری توانستند جایگاهی برای خود پیدا کنند. اما آنها در بهترین حالت فقط از سگ، گربه، خوکچه هندی، خرگوش و از این قبیل حیوانات اهلی و نیمه اهلی حمایت میکردند، در حالی که فعالیت این عده با اصول و فلسفه حقوق حیوانات در تعارض بوده است.
البته روی صحبت صرفا با عدهای مشخص است که بدون علم و منطق فعالیت میکنند و معتقدند حیات وحش باید قربانی سگ و گربه شود.
بیشتر بخوانیم: مرکز بازپروری پردیسان،خانهی امید حیات وحش ایران
اما چرا به این موضوع پر تنش و پر ابهام پرداختیم؟
چون علم، عقل و منطق حکم میکند در شرایط کنونی با توجه به گرمایش زمین، تغییرات اقلمی، خشکسالی و عوامل تهدید کنندهای چون معدنکاری و سیاستهای مخرب دولتها، حداقل رشد قارچگونهی افراد و گروههای نا آگاه و غیر مسئول را مورد بررسی قرار دهیم؛ چون برخی مسئولین و مدیران مربوطه به استناد صحبتهای خام و ناپختهی برخی از این گروههای غیر مسئول دست به کارهایی غیر اصولی میزنند که اصل سلامت طبیعت و حیات وحش را با خطر جدی مواجه میکند.
در گذشته امیدوار بودیم این عزیزان سطحینگر که خود را حامی حیوانات میدانند و در فضای مجازی چه طنابهایی که از احساس برای حمایت نبافتهاند، رفتهرفته با مفاهیم عمیق و علمی دنیای وسیع حیات وحش آشنا شوند، حداقل بتوانند جایگاه و زیستگاه حیوانات اهلی، نیمه اهلی و وحشی را از هم تشخیص دهند و حریمها را نقض نکنند.
اما گویا مد گرایی فرصت این کار را به عدهای از این افراد نداد و برخی از ایشان با پرچم حمایت از حیوانات به به عامل تهدید تبدیل شدهاند.
حقوق حیوانات چیست؟
در خصوص معنی و مفهوم حقوق حیوانات تفسیرهای مختلف و متفاوتی میتوان ارائه کرد، اما رعایت این مهم که فرد باید با شناخت و منطق ضمن پیروی از اصول مورد تایید کارشناسان و متخصصین حیات وحش به دنبال احقاق آنچه به عنوان حقوق حیوانات مطرح شده است باشد امری بدیهی است.
خلاصه میتوان گفت حقوق حیوانات تلاشی مدنی از سوی کنشگران سراسر جهان است تا از حق حیات سالم، ایمن و آرام موجودات زنده در مقابل دستدرازیهای ناآگاهانه، حریصانه و منفعت طلبانهی اشخاص و دولتها، دفاع کنند. اما بین عناوین مطرح شده در جامعه مدنی و نقشها تفاوتهای جدی وجود دارد که در ادامه به آن میپردازیم.
چه افرادی را باید فعال حقوق حیوانات بدانیم؟
سپهر سلیمی فعال حقوق حیوانات است و میگوید تعریف برای یک فرد به عنوان فعال حقوق حیوانات نامحدود است و در تعاریف جهانی برای فعال محیطزیست هم میگویند کسی که به نحوی کاری برای محیط زیست انجام بدهد.
وی در ادامه فرد فعال حقوق حیوانات را در سه بخش تعریف میکند:
- از نظر من فعال حقوق حیوانات کسی است که در درجه اول معتقد و ملتزم به حقوق حیوانات باشه و به هیچ شکلی حقوق حیوانات را تضییع نکنه. یعنی چه در کلام و رفتار، پوشش و خوراک، شغل و کلیه جوانب زندگی حق هیچ حیوانی (و نه گونه یا تعدادی گونه) را ضایع نکنه.
- در درجه دوم، در راستای حمایت از حقوق حیوانات یک فعالیت “اثرگذار مثبت” و “دائمی” انجام بده. مثبت یعنی اثر خوبی بر وضعیت حیوانات داشته باشه و علم و تجربه بهترین ملاک برای تشخیص مثبت یا منفی یا خنثی بودن این کار است. به بیان دیگر اگر کاری از سر احساس یا حدسیات انجام بشه ارزش ندارد.برای مصادیق دقیق تر فعالیت مثبت میشه به تجربه جهانی سمنهای این حوزه و پیشگامان و تئوری پردازان این حوزه نیز رجوع کرد.مستمر باشد، یعنی محدود به یک اتفاق یا شرایط خاص نباشد. به عبارتی یک فعال محیط زیست یا فعال حقوق حیوانات کسی است که فعالیت در این حوزه بخش دایمی از زندگیاش در هر شرایطی خواهد بود.
- در درجه سوم، داوطلبانه باشد. یعنی از سر اجبار نباشد یا کسب درآمد اولویت اصلی انجام آن نباشد.
بیشتر بخوانیم: چطور فعال محیطزیست شویم، ویژگیهای کنشگر محیطییست
معیار سنجش فعال حقوق حیوانات بودن و اعطای چنین عنوانی چیست:
سپهر سلیمی: “…دیده بان حقوق حیوانات قدیمی ترین سمن این حوزه است که الان کمی کم کار شده است؛ همچنین سمن ایرانیان مخالف آزمایش روی حیوانات (جایگزین های آزمایش روی حیوانات) از گروههای باسابقه و شناسنامه دار این حوزه هستند.
در کنار اینها برخی افراد فعال در حوزه حقوق حیوانات هم هستند که رزومه مشخص و قابل اثبات دارند. رزومهای که یک شبه پدید نیامده و منطبق بر تعریف فعال حقوق حیوانات است.
هر چند باید گفت این تعریف مثل همه تعریفهای حوزه اجتماعی و از آن بزرگتر، حوزه انسانی خیلی بزرگ است. همچنان که شاید هیچ تعریف کاملا دقیقی برای فیلسوف یا روشنفکر وجود ندارد…”
ایشان ضمن اشاره به اعلامیه ۱۰ مادهای حقوق حیوانات یونسکو در ادامه میگوید: “…حقوق حیوانات اصول و تعاریف مشخص دارد، اعلامیه ده مادهای حقوق حیوانات که به تصویب یونسکو رسیده بخشهای مهمی از این اندیشه را بیان کرده، حقوق حیوانات پایه و مبنای علمی و عقلی دارد و ابدا یک دیدگاه احساسی و دلبخواهی نیست…”
باید در نظر داشته باشیم که عنوانهای مطرح شده در جامعهی محلی برگرفته از رفتار، شخصیت، عملکرد و معرفت فرد مدعی است. جالب است بدانیم که یک فرد فارغ از تحصیل در رشتههای محیطزیست یا دامپزشکی الزاما یک حامی یا فعال محیطزیست و حیوانات نیست. عنایت به این موضوع که حتی بین این عناوین با توجه به نقش یا نقشهایی که فرد داوطلب در جامعهمدنی بر عهده میگیرد تفاوتهای اساسی وجود دارد.
حامی، دوستدار، فعال یا کنشگر محیطزیست و حیوانات اصول و ویژگیهای خاص خود را دارد که نباید آنها را با هم اشتباه گرفت.
اعلام ۲۰ شهریور به عنوان روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات
به پیشنهاد دیدهبان حقوق حیوانات، روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات، مصادف با روز سلاخی خرسهای سمیرم (۲۰ شهریور ۱۳۹۰) اعلام شد. این پیشنهاد با حمایت گسترده سمنهای محیطییستی و اصحاب رسانه در ایران همراه شد. یک سال پس از وقوع این رویداد تلخ زیستمحیطی، مراسمی در ۱۶ شهریور ۱۳۹۱ در جهت یادبود این روز در تهران برگزار شد و تندیس خرس قهوهای به فعالان برتر حقوق حیوانات در ایران اهداء شد.
فعالیت درست و اصولی در حمایت از حیوانات
یک فعال حقیقی حقوق حیوانات با درک و دانش فعالیت داوطلبانه و حمایتی خود را انجام میدهد، او ارزش و جایگاه حیوانات وحشی را میداند،او برای شناخت و آگاهی بیشتر خرس و پلنگ ساعتها صبر میکند تا رفتار جانور مورد نظر را ببیند، کتاب میخواند و مستند میبیند، در همایشها و کارگاههای معتبر شرکت کرده و متخصصان و دامپزشکان فعال این عرصه را دنبال میکند.
پس رفتار و مطالبهگری یک فعال واقعی حقوق حیوانات هیچوقت منجر به رها سازی سگهای بی سرپرست در زیستگاه حیات وحش یا رها سازی بلبل خرما و مرغ مینا در شهر تهران نمیشود، او برای حل مسئله راهحلهای انسانی و اخلاقیای پیشنهاد میکند که سلامت، امنیت، آرامش و زندگی حیات وحش به خطر نیفتد.
تا زمانی که من نوعی آگاهی لازم را نداشته باشم کلاه فعال حقوق حیوانات بودن برای من گشاد است و اگر بر نادانی خویش اصرار بورزم به دستگاههایی چون شهرداری که متولی ساماندهی حیوانات در سطح شهر هستند آدرس غلط دادهام و اتفاقهای ناخوشایند یکی پس از دیگری رخ میدهد.
طبق گفته و تاکید دکتر معماریان عزیز سگهای بی سرپرست و حتی با سرپرست هیچ جایگاه و زیستگاهی در طبیعت ندارند و ورودشان به زیستگاه حیات وحش نادرست و غیر قانونی است. به معنای دیگر ورود سگ به عنوان یک حیوان که هزاران سال توسط انسان اهلی شده است به زیستگاه حیات وحش باعث برهم خوردن تعادل و توازن، امنیت و سلامت حیوانات وحشی میشود.
* نباید نقش و سهم بزرگ دست کم یک سمن را در بخشی از این مد گرایی و کجروی نادیده گرفت. سمن مذکور با صحبتهای عوامفریبانه به شیوهی بازاریابهای حرفهای در عرصه محیط زیست و حیوانات برای تامین منافع خود جریانهای انحرافی و دور از اصول کنشگری محیطزیستی را ترویج میکند که حاصلی جز شناور شدن عدهی زیادی از مخاطبان این حوزه در سطح اقیانوسی به عمق یک سانتی متر ندارد.
نکته: چون این سمن دارای مجوز رسمی از وزارت کشور است از بیان نام آن معذوریم، اما مراتب اعتراض و شکایت از نوع عملکرد این سمن پیشتر تسلیم واحد بازرسی در وزارت کشور شده است.
پایان پیام
1 دیدگاه