تاثیر فضای مجازی بر صنعت گردشگری
گردشگری و تحول دیجیتال
گیچ، مجله سبک زندگی سبز احسان میرزائی: پیشرفتهای دیجیتال و فناوریهای نوین با دگرگون کردن شیوههای ارتباط و اطلاع رسانی عصر جدیدی در تاریخ تمدن بشر به وجود آورد؛ امروزه مالکیت یک تلفن همراه هوشمند و استفاده از برخی اپلیکیشنها بخشی از هویت ما به حساب میآید؛ تا جایی که دیگر نمیتوانیم بگوییم پیش از ورود و اقامت در دنیای مجازی، چطور خودمان را سرگرم میکردیم!
- بیشتر بخوانید:
- کدهای اخلاقی و رفتاری سازمان جهانی گردشگری
- تورهای آفرود و تغییر اقلیم
- چلنجکاپ شمشک و تبعات آن
- نقش رسانه در حفاظت یا تخریب محیطزیست
- چطور به طبیعت برویم، راهنمای طبیعتگردی
پیشبینی مارشال مکلوهان به تحقق پیوسته، پیوستگی و وابستگی سبک زندگی مردمان امروز با فضای مجازی و وسایل دیجیتال تا جایی گسترش یافته که دهکدهی جهانی شکل گرفته است. کاربران فضای مجازی یا به قولی شبکهوندان به راحتی و با چند حرکت ساده روی صفحه لمسی تلفن هوشمند خود، سبد گل سفارش داده و بدون حتی برداشتن یک قدم در محل، تحویل میدهند.
دنیای دیجیتال در صنعت گردشگری نیز خدمات بسیاری داشته به همین دلیل سازمان جهانی گردشگری (۲۷ نوامبر-۵ مهر) را با شعار گردشگری و تحول دیجیتال جشن گرفت.
فناوریهای نوین به همگان کمک کرد تا از دیگر جوامع، فرهنگها، شرایط زیستی و طبیعی دیگر نقاط جهان تصویر درستتر و بهتری در ذهن خود داشته باشیم، اشتراک تجربههای شخصی بلاگرها و سفرنگاران، انتشار عکسها و فیلمهای جهانگردان در شبکههای ارتباطی و اجتماعی، باعث درک بهتر از مقاصد جدید گردشگری در جهان شد.
در همین رابطه با نرگس اکرمی و امیر چایچی از فعالان حوزه گردشگری گفتگو کردیم و نظر ایشان را در رابطه با نقش فضای مجازی در صنعت گردشگری جویا شدیم.
۱. به نظر شما آیا فضای مجازی در گسترش صنعت گردشگری خرد یا کلان در ایران هم تاثیر گذار بوده؟
امیر چایچی از کودکی ارتباط خوبی با سفر و طبیعت داشته، دورههای مرتبط با راهنمای گردشگری طبیعت را گذرانده و با انجمن فرهنگی-ورزشی آدیش همکار میکند؛ وی چنین پاسخ پرسش ما را میدهد: به طور یقین فضای مجازی هم به صورت خرد و هم کلان در گسترش صنعت گردشگری تاثیرگذار بوده.
مثال بارز دوستانی که بعد از بالا رفتن مخاطبشان اقدام به برگزاری تور گردشگری کرده و از این راه (چه درست چه نادرست!) درآمد زایی میکنند.
اشارهی امیر چایچی به تورهایی است که عمدتا خارج از چهارچوب مقررات آژانسها یا بر خلاف اصول اکوتوریسم برگزار میشود؛ شاید در تکمیل پاسخ وی بد نباشد بخشی از پست اینستاگرامی صالح محبی که به مناسبت روز جهانی گردشگری منتشر کرده را بخوانیم:
امسال دیگه نمیخوام غر بزنم و از جذب مسافر توسط تورها با وعدهی چای آتیشی و صبحانه فلان،اعلام واژهی شاد شاد و به رخ کشیدن سیستم صوتی اتوبوس، دادن وعده جشن رنگ و دود رنگی، عکاااس حرفه ای و… حرفی بزنم.
اما نرگس اکرمی، ارشد گردشگری دارد و در حال حاضر در دانشگاه شهید بهشتی دانشجوی دکتری آمایش کیفیت محیطی مناطق روستایی است. چند سالی در حوزه فرهنگ فعالیت کرده، دارای کارت راهنما و مدیر فنی است و در تورهای گردشگری خود فقط با دانشجویان سر و کار دارد.
وی در پاسخ به پرسش ما پاسخ مفصلی میدهد: فضای مجازی امکان تبلیغات رو برای مهمان پذیران خصوصا مهمان پذیران با بضاعت کم یا آنهایی که تازه کارشون رو شروع کردن فراهم کرده. خصوصا در بحث گردشگری روستایی…
به عنوان مثال تجربه شخصی خودم روستای قلعه بالا سال ۱۳۹۰ که من رفتم برای سفر کسی هنوز نرفته بود، بعد از مدتی یک تور بردم با بچه های تیرگان با اون تور برگشتیم و برای قلعه بالا تبلیغ کردیم. با آقای کیقبادی مصاحبه کردیم الان بعد از ۷ سال آنقدر گردشگر رفت و اونجا معروف شد که اقامتگاههای بومگردی متعددی در اون روستا تاسیس شد.
…خوب گردشگرها گروه گروه اومدن و تبلیغ کردن در همین فضای مجازی عکس و فیلم گذاشتن خاطرات سفر رو منتشر کردن حتی معایبش رو کم و کاستی ها رو گفتن، حالا میزبان اگر به نقدها توجه کرده و برطرف کرده، سبب افزایش گردشگر شده، البته نقدها میتونه باعث کاهش گردشگر هم بشه…
۲. آیا فضای مجازی در افزایش مخاطب، شناخته شدن، افزایش درآمد، تسهیل امور برای رزرو محل اقامت و… در کار شما تاثیری داشته است؟
امیر چایچی: تا حدودی بله؛ البته این تاثیر به میزان فعالیت شخص هم بستگی دارد. ولی باعث آشنایی با دوستانی در شهرهای دیگه شده که مسلما در سفرها کمک حال میشوند…
نرگس اکرمی: کسب و کار من به نوعی با سفرهای دانشجویان گره خورده، بطور قطع کسب و کار دوست روستایی عزیزمون عموحسین کیقبادی خداروشکر رونق خوبی گرفته. رفته رفته مسافران شون بیشتر شده، او نه تنها اتاقهاشون رو گسترش داده، بلکه منجر به معرفی روستاهای مجاور نظیر رضا آباد که تپهها ماسهای معروفی داره نیز شده به طوری که اغلب تورها حداقل یک نیمروز از تور رو به بازدید ترمز تپههای ماسه بادی رضا آباد اختصاص میدن…
۳. پرسیدیم آیا سبک سفرهای شما به واسطه فضای مجازی از آنچه در کشورهای دیگر اتفاق میافتد تاثیر گرفته است، کدامیک به حفظ محیطزیست و پایداری جامعه محلی کمک بیشتری میکند؟
امیر چایچی: سفرهای بک پکری و طبیعتگردی که هدفمند باشند و با صرف هزینه های هر چند کم انجام میگیرند چرخه گردشگری را در گردش نگه میدارند. اما از طرفی سفرهایی که تبلیغ آنها را در صفحات مجازی به وفور میبینیم و تحت عنوان هیچ هایک مطرح میشوند از آنجایی که سود و منفعتی به جوامع محلی نمیرسانند و فرهنگ این جوامع را هم تحت تاثیر قرار میدهند از نظر من باید کمتر مورد توجه قرار گیرند که دلایل آن نیاز به آموزش دارد.
نرگس اکرمی: بگذارید از منظری دیگر پاسخ شما را بدهم، مطمئنا آگاهی دادن و جلسات توجیهی پیش از سفر به توریستها توسط موسسات ارائه کننده خدمات گردشگری تاثیر به سزایی در حفظ محیط زیست، شناخت جامعه محلی و کمک به ارتقا سطح اقتصادی جامعه مقصد داشته.
البته اگر ارائه کنندگان خدمات دلسوز محیط زیست باشن و خودشون توجیه باشن و آینده حرفه اشون که وابستگی مستقیم با حفظ محیط زیست و پایداری منابع و توسعه گردشگری داره براشون مهم باشه، تبلیغات در رسانه ها هم میتونه در جهت آگاهی دادن به مردم و توریست ها اثر مستقیمی داشته باشه.
در نظر گرفتن اصول و کدهای اخلاقی به شدت اثر مستقیمی در پایداری جامعه محلی داره خواه سفر بگ پکری باشه آفرود یا انواع دیگه. تورلیدرها نقش مستقیمی در این زمینه دارند. به نظر من باید طبیعتگردی رفته رفته به اکوتوریسم ارتقا پیدا کند. تفاوتهای مهم طبیعتگرد با اکوتوریست بایست برای مسافر تبیین شود.
۴. برای پیشبرد اهداف خود در صنعت گردشگری بیشتر از کدام شبکههای ارتباطی-اجتماعی بهره میگیرید، روزانه یا در طول هفته چه مقدار برای تولید محتوا و به روز رسانی آن وقت میگذارید؟
امیر چایچی خیلی کوتاه جواب میدهد: اینستاگرام شاید روزی حدود یک ساعت.
نرگس اکرمی: شخصا معتقدم نقش اینستاگرام الان با سایتهای اینترنتی میتواند برابری کند و در مواردی حتی پررنگ تر شده. اگر بخواهم روی موضوع خاص گردشگری تمرکز کنم، بطور قطع پیامهای کوتاه، یعنی حداقل واژهها و حداکثر معنا رو انتخاب میکنم و بیشتر به ارائه تصاویری که گویای هدف باشد تاکید میکنم.
۵. آثار مطلوب و نا مطلوب فضای مجازی در بخش گردشگری بر محیط زیست و جامعهی محلی را چطور ارزیابی میکنید؟
امیر چایچی: علاوه بر فواید، این شبکهها مسلما زیانهایی هم دارند که به غیر از انتشار تصاویر نامتعارف و… میتوان به نکتهای اشاره کرد و آن شناساندن مناطق بکر به همگان است. این همگان یعنی حتی آنهایی که کارشان تخریب و سوء استفاده از طبیعت است به راحتی در جریان آدرس و مسیرها قرار میگیرند.
نرگس اکرمی: بسیار سوال خوبیست. رسانهها و خصوصا شبکههای اجتماعی میبایست در جهت گردشگری پایدار به مخاطب اطلاعات مفید بدهند. گرچه هنوز حفظ محیطزیست در سبد کالای خانوار کالای لوکس محسوب میشه، اما توجیه اینکه حفظ محیطزیست با جان انسان و حیات و آینده کره زمین ارتباط معناداری دارد رفته رفته میتواند به نتایج مطلوبی منجر شود.
حتی شخصا معتقدم تا وقتی که این آگاهی بخشیها وضعیت کنونی را دارد و به لحاظ کمیت به هیچ وجه مناسب نیست، اصلا نباید که مقاصد جدید گردشگری معرفی شود. چرا که تجربه نشان داده است که عدم توجه به ظرفیت برد، به مناطق بسیاری آسیب جدی وارد کرده است، موجب تهدید حیات وحش خصوصا گونههای در حال انقراض شده و پوشش گیاهی را تخریب کرده و حتی در فرهنگ جامعه مقصد اخلال ایجاد کرده.
این موضوع از حساسیت بالایی برخوردار است چرا که مناطق مقصد خصوصا روستاهای هدف گردشگری، از لحاظ وجوه فرهنگی بسیار آسیب پذیرند و وقتی گردشگر نداند که چه لباسی باید بپوشد، چه رفتاری باید بروز دهد، چگونه باید با مردم بومی ارتباط برقرار کند خودرو اش را در مناطق جنگلی تا کجا ببرد با حیات وحش چگونه رفتار کند و در مناطق طبیعی صدای نخراشیده موسیقی را بلند نکند و …، یعنی متاسفانه کنش و واکنشهایی برخلاف گردشگری پایدار و پایداری محیط انجام دهد متاسفانه با آنچه مواجه میشویم که تاکنون دیده و شنیدهایم.
شخصا چند سال پیش در روز سیزده به در روزی که با نام طبیعت هم است، جایی مسافر بودم مردی را دیدم که از درختی بالا رفته و شاخههای درخت را با تبر میشکند برای روشن کردن آتش! که متاسفانه نقد ما به حرکت او بیشتر ما را مورد خطر قرار داد و فرد تهدید به چاقو کشی کرد!
۶. پیوند فضای مجازی و صنعت گردشگری چطور میتواند به پایداری و سلامت معیشت و فرهنگ جامعه محلی کمک کند؟
امیر چایچی: آموزش و ترویج فرهنگ هر چه بیشتر توسط نخبگان و دانش آموختههای گردشگری میتواند به پایداری و سلامت معیشت و فرهنگ جامعه محلی کمک کند.
نرگس اکرمی: از طریق آموزههایی که همراه با تصاویر مناسب باشد. معرفی جاذبهها، معرفی آثار تاریخی و فرهنگی به زبان دوستانه ارائه تصاویری از تجربهی سفرهای گذشته…
برای مثال حرکت انجمن رفتگران طبیعت و عموکاظم بسیار ارزشمند و اثر بخش است و تصاویر و گزارش برنامههاشون هر هفته در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود. افراد مشهور نیز در این زمینه خیلی میتوانند به مردم نکات مهم و خوبی را آموزش دهند. بی شک آگاهی مسافر از مثلا ارتقا رفاه مردم بومی یعنی یکی از اهداف اصلی اکوتوریسم، که به صورتهای گوناگون می واند مطرح و پررنگ شود.
۷. آیا میتوانیم به اکوتوریسم، اصول و اهداف آن در کشور خودمان متعهد باشیم و به آن جامهی عمل بپوشانیم؟
امیر چایچی: پیرو جواب قبلی با بالا بردن سطح فرهنگ جامعه و آموزش اصول گردشگری پایدار بله…
نرگس اکرمی: من معتقدم در صورتی میتوانیم به این مهم برسیم که حفظ محیط زیست و پایداری منابع و گردشگری پایدار از دوران پیش دبستان به افراد آموزش داده شود تا در وجودشان نهادینه شود.
کودکان خیلی خوب با طبیعت و با همنوع خود در شهرها و روستاها ارتباط برقرار میکنند. زبان کودکان زبان بسیار سادهای است که به راحتی میتواند ثمر بخش باشد. ایجاد مدارس سبز که با اهداف ویژه در این زمینه تلاش میکنند حرکت بسیار امیدبخشی است که در سالهای اخیر شاهد آن هستیم.
مشارکت جامعه محلی، نیز امر بسیار مهمی است که خوشبختانه چندسالی است سرمایه گذاری خوبی روی آن انجام شده. وقتی مردم درگیر با قضیه میشوند و وقتی با این موضوع نظرشان خواسته میشود و به خواستههای آنان توجه میشود قطعا همکاری بیشتری در حفظ محیط ریست خواهند داشت. شکر خدا تسهیلگران بسیار خوب و متعهدی در بسیاری از روستاها دوستانه و دلسوزانه در جهت آگاهی بخشی به مردم فعالیت میکنند که باید قدر زحماتشان را بدانیم.
از نقش مهم مشارکتهای اجتماعی مردم، انجیاو ها، گروههای طرفداران محیط زیست، اکوتوریستها و موسسات ارائه دهنده خدمات گردشگری که به اصول توسعه پایدار و گردشگری پایدار خود پایدارند نیز نباید غافل شد.
اما صالح محبی، جوان اهل صفهان، دوچرخه سوار و دلسپرده به طبیعت و محیطزیست است که یادداشت انتقادی او به مناسبت روز جهانی گردشگری و تحول دیجیتال قابل تامل و تفکر است:
امسال دیگه نمیخوام غر بزنم و از جذب مسافر توسط تورها با وعدهی چای آتیشی و صبحانه فلان،اعلام واژهی شاد شاد و به رخ کشیدن سیستم صوتی اتوبوس، دادن وعده جشن رنگ و دود رنگی، عکاس حرفه ای و… حرفی بزنم.
حتی نمیخوام از عزیزانی که طبیعت رو با لَش سرا و کاباراه، دیسکو و آتلیه عکاسی اشتباه گرفتن حرفی بزنم.
همهی اینها رو هم مسافرها و هم تور لیدرهای داخلی دیدن و لمس کردن. البته که این وسط تقصیر مجریان تورهای گردشگری بیشتره چون اونا متخصص این فعالیت هستن و اونها باید سلیقه مسافر رو اصلاح کنن.
در عوض برخی تورلیدرها کاسب مطلقاند، فقط به فکر جیب خودشونن، هر کاری میکنن که یک اتوبوس بشه دو اتوبوس…
سفر از ابتدا در غریزهی انسان وجود داشته، ما در یک دورهی تاریخی فقط شکارچی گرداورنده بودیم (انسان های اولیه)، اما یکجا نشینی و سکون محصول چند صد سال اخیره؛ پس سفر و رفتن از جایی به جایی دیگر در حافظه ژنتیک ما ثبت شده و ناخودآگاه بهش گرایش داریم.
اینه که ما در سفر بهترین حال رو داریم و همیشه غبطه میخوریم به کسایی که همواره در سفر هستند(جهانگردا)…
پایان پیام
سلام ممنون از سایت گیچ بابت انتشار این پست، من یه مقاله دیگه در مورد شرکت در تور مجازی هتل سفیر اصفهان در سایت افق اقتصادی خوندم که اونم مفید بود و بهتون پیشنهاد میکنم هر دو مقاله رو بخونید.
درود بر شما، سپاس از اینکه برای مطالعهی این یادداشت در مجله گیچ وقت گذاشتید. منتظر ارایه دیدگاههای شما برای پستهای دیگر هم هستیم و لطفا اگر مقدور بود لینک آن پست را برای مطالعه و بررسی ارسال بفرمایید.