یادداشت روزیادداشت ها

فرهنگ‌سازی داروی بی اثر

فرهنگ‌سازی نسخه‌ی بدون شفا

 

یادداشت روز گیچ به قلم احسان میرزائی: این روزها فرهنگ‌سازی ورد زبان همه شده، یعنی برخی از ما به حدی از پختگی در تجزیه و تحلیل مسائل اجتماعی رسیده‌ایم که تشخیص دادیم همه چیز باید فرهنگ‌سازی بشه.

اگر یکی بد رانندگی می‌کنه باید فرهنگ‌سازی بشه، اگر اعتیاد و ایدز زیاد شده باید فرهنگ‌سازی بشه، اگر مردم به حساب کاربری مسی و آن خانم که تو قرعه کشی جام جهانی بود حمله می‌کنند باید فرهنگ سازی بشه، اگر ببر و شیر ایرانی منقرض شده باید فرهنگ‌سازی بشه، اگر اختلاص میلیاردی میشه باید فرهنگ سازی بشه، اگر تو ایران فیل و زرافه وجود نداره باید فرهنگ سازی بشه خلاصه فرهنگ‌سازی دوای درد تمام مسائل شده، اونم دوایی که سالانه ۶هزار میلیارد تومن هزینه در بر دارد و ما همچنان از خود غافلیم.

 

فرهنگ سازی دروغ بزرگی است که برخی از مردم باور کرده اند.
فرهنگ‌سازی نسخه بدون شفا تمام مسائل جامعه…!

تربیت در خانواده

آیا تا حالا دیده اید که معلمی ولی دانش‌آموز را بخواهد، و به او بگوید: روی فرهنگ‌سازی بچه تان بیشتر کار کنید، یا تا از فرهنگ‌سازی بچه مطمئن نشدید به مدرسه نفرستیدش، یا فرهنگ‌سازی خانوادگی شما با فرهنگ‌سازی مدرسه تناسب نداره، یا فرهنگ‌سازی شما خیلی ضعیف است که فرزندتان سیگاری شده و اموال همکلاسی‌اش را می‌دزده، یا فرهنگ‌سازی شما آنقدر عالی است که بچه شما فرهیخته شده و باید به مدرسه فرهیختگان منتقل بشه!!!؟

پاسخ این پرسش خیر است.

 

اما شنیده ایم که معلم می‌گوید: در خانه روی ”تربیت” بچه تان کار کنید، یا بچه تان را ”تربیت” کنید؛ یا در تربیت بچه دقت بیشتری کنید، یا اینکه فرزندتان برای موفقیت در مدرسه و جامعه نیاز به مهارت هایی دارد که آن مهارت را (مثبت یا منفی) ابتدا در خانواده و از رفتار شما (پدر و مادر) یاد می‌گیرد.
تربیت در خانواده اصل و اساس جامعه‌ی سلامت و پویا است. اگر قرار باشد افراد در اولین نهاد اجتماعی (خانواده) از تربیت درستی برخوردار نباشند و همانطور (خام و ناپخته) وارد جامعه شوند: در خیابان شاهد لایی کشیدن هستیم، یا برخی بدون رعیات حق تقدم و نوبت از ته صف می‌آیند جلو و حق شما را ضایع می کنند؛ برخی به راحتی زباله خود را روی زمین می‌اندازند، یا برخی در ایستگاه اتوبوس، پیاده رو و هر مکان عمومی دیگر دود سیگارشان را تو صورت شما فوت می کنند.

برخی در اماکن عمومی بلند بلند با موبایل صحبت می‌کنند، یا با دهان باز غذا می خورند. برخی حتی آدم بی آزاری هستند اما برای وضو گرفتن چندین لیتر آب پاک را به فاضلاب تبدیل می‌کنند و صدها مثال دیگر که نشانه‌ی تربیت نادرست یک فرد در خانواده است، گویا قلب تپنده فرهنگ سکته کرده و نارسایی در برخی از اعضا باعث بروز ناهنجاری و تاثیر جدی بر دیگر اعضا شده است.

اما برای حل ناهنجاری‌های اجتماعی بالا، چه باید کرد؟ حتما فرهنگ‌سازی را تجویز می‌کنید…!

چرا فرهنگ‌سازی؟

چرا ما وظیفه و مسئولیتی که برای تربیت فرزندان خود داریم را به گردن چیزی می‌اندازیم که اصلا وجود ندارد! فرهنگ‌سازی دروغ بزرگی است که سالانه برای تحقق آن بودجه کلانی اختصاص داده می‌شود. رفتار ما در جامعه هرچه که باشد بازتابی از تربیت خانوادگی ما است و ابتدا به ساکن خانواده‌ها مسئول ناهنجاری‌های جامعه هستند. (البته نقش عوامل موازی دیگر را نمی‌توان نادیده گرفت، اینجا تمرکز ما بر تربیت خانوادگی و نقش والدین است.)
اما شما جامعه امروز را در نظر بگیرید و به اطرافیان خود نگاه کنید؛ آیا پدر و مادری که در تربیت فرزند خود کوتاهی کرده و آداب و رسوم اولیه انسانیت و شهروندی را به او یاد نداده‌، می‌تواند توقع داشته باشد که فرزندش پس از ورود به جامعه دکتر و مهندس شود، یا حداقل فرد مفید و بی آزاری باشد؟؟؟
دیواری که از پایه کج چیده شده تا آخر کج می‌رود، مگر آنکه معجزه‌ای شود! نگارنده طبق مشاهدات خود در محله کیانشهر (پایین شهر تهران) بارها شاهد بدگویی و نفرین پدر و مادرهایی بوده که زمین و زمان را مسئول کج رفتن فرزند خود می‌دانستند، در حالی که مقصر اصلی خودشان بوده‌اند و عوامل موثر دیگر در مراحل بعدی قرار می‌گیرد.

پس اگر فرزند من معتاد، مواد فروش، فروشنده مشروبات الکلی، دزد، خفت‌گیر، حق مردم خور، مردم آزار، دروغ گو و… شد، مقصر خودم هستم و هر طرف بچرخم انگشت اتهام به سوی من است نه شخص و سازمان دیگر. حالا باز هم می‌گویید برای حل ناهنجاری‌های اجتماعی باید فرهنگ‌سازی شود؟

اعتقاد به فرهنگ‌سازی و تجویز آن برای حل مسائل اجتماعی دور باطلی است که باعث می‌شود جامعه ما همچو انسانی که در باتلاق گرفتار شده و تقلای بیخود می‌کند، بیشتر و بیشتر در مسائل اجتماعی فرو رود و به انحطاط نزدیک‌تر شود.
باید از خودمان بپرسیم که: چرا قلیان داشتن و کشیدن به ارزش تبدیل شده؟ چرا تمسخر و غیبت کردن پشت سر دیگران لذت بخش است و رواج پیدا کرده، ولی از ارتباط با خالق هستی و عبادت خداوند رحمان عاجزیم!؟

چرا حق را نا حق می‌کنیم، چرا حلال و حرام را یکی می‌کنیم؟ چرا بدون نیش زدن به دیگران شب‌مان روز نمی‌شود؟ چرا حق ضعفا را ادا نمی‌کنیم؟ چرا در مسائلی که مستقیما خودمان مسئول آن هستیم فرافکنی می‌کنیم؟ چرا حاضر نیستیم مسئولیت اعمال و رفتار خودمان را بپذیریم؟

مشاهده بیشتر

احسان میرزائی

احسان میرزائی | ارشد مطالعات فرهنگی و رسانه | کنش‌گر مستقل محیط زیست | حامی حقوق کودکان | داوطلب امداد در سیل و زلزله | موسس مدرسه طبیعت طهران | مشاور و ایده‌پرداز کمپین‌های فرهنگی-محیط‌زیستی | اولین مروج تخصصی سبک زندگی سبز به زبان فارسی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا